عشق داودی ، تقدیم به بانو س ص متولد 1359

 

دست من نیست که من با غم تو درگیرم
دست من نیست که از عالمیان دلگیرم 

هر کجا روی کنم نام و نشانی از تو است
همه ی دهر تو را در همه جا می بینم 

تو خدایی ؟ نه ولی مونس جان مایی
آخر از کفر دو چشم ریز تو می میرم 

آه از این شب تاری که به چاهم انداخت
که همه شب به خمار چشم تو زنجیرم 

مونس من شده قرآن و هوای سحرم
یار من حافظم و نیست کتاب دگرم 

تو چه دانی ز دل سوخته و دوری یار
که به دردی که نشد درمانی میمیرم 

جمعه 17 آبان 1398
4:4 بامداد 

دب درمان 

 

اشعار داود رهبری

داود رهبری منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرکز خرید و فروش سیم کارت سیم سنتر فروشگاه پارسی فرش چهارمین خورشید آسمانی آریاسازه وبلاگ اصلی دلانگیزچت بچه های خلاق دانلود کلیپ جدید